شما اینجا هستید : خانه » آرشیو نشریه » شماره 2 » نیرو های محمد رسو ل الله (ص) در دمشق

بازخوانی اعزام نیروهای سپاه پاسداران به دمشق در سال 1361

نیرو های محمد رسو ل الله (ص) در دمشق

چکیده نیرو های محمد رسو ل الله (ص) در دمشق :

در روز پنجم ژوئن 1983 برابر با پانزدهم خرداد ماه 1361 و درست دوازده روز پس از فتح عظیم خرمشهر در عملیات الی بیت المقدس كه از نظر استراتژیست های جهانی به مثابه شكسته شدن ستون فقرات ارتش بعث صدام تلقی شد، رژیم صهیونیستی طی عملیاتی تحت عنوان صلح برای الجلیل خاك لبنان بی دفاع را از زمین، هوا و دریا مورد هجومی سرتاسری و همه جانبه قرار داد. تهاجم زمینی در چهار محور عملیاتی از جنوب لبنان آغاز شد و قرار بود تا قلب بیروت پیش تازد و با تصرف بیروت كار را به اتمام رساند و این یعنی تصرف دومین پایتخت اسلامی پس از قدس شریف بدست صیهونیست ها

نیرو های محمد رسو ل الله (ص) در دمشق

در روز پنجم ژوئن ۱۹۸۳ برابر با پانزدهم خرداد ماه ۱۳۶۱ و درست دوازده روز پس از فتح عظیم خرمشهر در عملیات الی‌بیت‌المقدس که از نظر استراتژیست‌های جهانی به مثابه شکسته شدن ستون فقرات ارتش بعث صدام تلقی شد، رژیم صهیونیستی طی عملیاتی تحت عنوان صلح برای الجلیل خاک لبنان بی‌دفاع را از زمین، هوا و دریا مورد هجومی سرتاسری و همه جانبه قرار داد.
تهاجم زمینی در چهار محور عملیاتی از جنوب لبنان آغاز شد و قرار بود تا قلب بیروت پیش تازد و با تصرف بیروت کار را به اتمام رساند و این یعنی تصرف دومین پایتخت اسلامی پس از قدس شریف بدست صیهونیست‌ها.
ارتش صهیونیستی توانست در مدت یک هفته در چهار محور عملیاتی به بیروت رسیده و آن را به محاصره کامل خود درآورد.
آنچه در این میان شگفت‌آوربود، سکوت معنادار کشورهای عربی در برابر تجاوز اسرائیل به لبنان بود. در توضیح این مهم باید متذکر شد که درجهت فراهم شدن امکان هجوم غافلگیرانه به لبنان، مناخیم بگین در یک پیمان به کلی محرمانه، از حسنی مبارک رئیس جمهور مصر تعهد گرفت که در صورت جابجایی سه لشکر زرهی ارتش صهیونیستی در صحرای سینا به شمال فلسطین جهت حمله به لبنان، جمهوری عربی مصر، هیچگونه تحرک نظامی حتی در حد شلیک یک گلوله انجام ندهد.
در عربستان نیز، این مهد سنتی ارتجاع عرب نیز با توجه به حضور ملک خالد به عنوان پادشاه حکومت سعودی، فردی که امکان داشت پس از آغاز تهاجم، به دلیل گرایشات ناسیونالیستی خود، واکنشی ولو هرچند ضعیف مغایر با منافع آمریکایی‌ها انجام دهد، در روزهای آغازین حمله به نحو مشکوکی مرد و ولیعهد فهد به مثابه عنصری به شدت نزدیک به آمریکا زمام پادشاهی ثروتمندترین کشور عربی شرق میانه را بر عهده گرفت مضاف بر آنکه دولت‌های عربی در تهیه دستور کار اجلاس کنفرانس سران عرب، هم و غم خود را در حمایت هر چه بیشتر از صدام و حفاظت دروازه شرقی جهان عرب را در برابر خطر ایران خمینی مصروف کردند.

18-lashkar-1-609

 

لبیک ایرانِ خمینی

در گذر یک ماه از تهاجم ارتش رژیم صیهونیستی به لبنان، بیروت جنگ‌زده بر گرداگرد خود حلقه‌ای پولادین از لشکرهای تانک و زره‌پوش و مکانیزه اشغالگران را تجربه می‌کرد.
الیاس سرکیس رئیس جمهور لبنان در پیامی به همه دولت‌ها و مجامع جهانی درخواست امداد نظامی، غذایی، دارویی و سایر اقلام حیاتی نمود و هیچ‌کس جز «ایران خمینی» به این فریاد امدادخواهی لبیک نگفت. جمعی از بلند پایه‌ترین مسئولین سیاسی- نظامی جمهوری اسلامی ایران برای بررسی اوضاع و شرایط مظلومین منطقه در حالی وارد کشور سوریه شدند که پایتخت آن بطور مستقیم زیر بارش گلوله‌های توپخانه صهیونیست‌ها قرار داشت و وضعیت فوق‌العاده، تمام شهر را دربرگرفته بود.
سوریه در ابتدا به متحد سنتی خود، روسیه شوروی متوسل شد تا از سوریه حمایت کن، اما با پاسخ سرد و امتناع‌آمیز قطب کمونیسم جهانی مواجه شد پس به ناگزیر دولت سوریه با استیصال از تمام کشورهای عربی و اسلامی درخواست کمک فوری برای دفع تجاوزات اسرائیل به عمل آورد، اما تنها کشوری که به این مددخواهی پاسخ داد جمهوری اسلامی بود.
امام خمینی(ره) در پیامی ضمن محکوم کردن حمله اسرائیل به جنوب لبنان و سوریه با آوردن کلمه استرجاع در ابتدای پیام، نارضایتی خود را از سکوت و بی‌تفاوتی کشورهای اسلامی ابراز داشت. پیامی که در ۱۷ خرداد ۱۳۶۱ منتشر شد: من کلمه مبارکه استرجاع را نه برای جنایات اسرائیل و شهادت و آسیب بسیاری از مسلمانان مظلوم جنوب لبنان عزیز می‌گویم، گرچه آن هم استرجاع دارد و نه برای شهرها و روستاهای آن کشور اسلامی که بدست جنایتکار رژیم صهیونیستی کافر اسرائیل، اشغال و خراب شده است، گرچه آن هم استراجاع دارد، و نه برای آواره شدن هزاران خواهر و برادر آن محیط مظلوم اسلامی گرچه آن هم استرجاع دارد…. بلکه برای بی‌تفاوتی کشورهای اسلامی یعنی حکومت های آنها استرجاع می‌کنم و ای‌کاش فقط بی‌تفاوتی بود. من استرجاع برای پشتیبانی بسیاری از حکومتها از اسرائیل و صدام این دو ولد نامشروع آمریکا می کنم. من و هر مسلمانی در هر جا هست باید استرجاع کنیم برای کمک‌های مادی و معنوی دولت‌های کشورهای اسلامی به آمریکا ـ رأس جنایتکاران و اسرائیل و بعث عفلقی که پیاده کننده منویات شوم آمریکا و صهیونیسم جهانی است.
هیأت اعزامی جمهوری اسلامی ایران که در روز یکشنبه ۱۶ خرداد ۶۱ (یک روز پس از تهاجم) به سوریه اعزام شده بود پس از بررسی اوضاع و شرایط جبل سوریه و لبنان در جلسه مربوطه شورای عالی دفاع که در دفتر امام(ره) در پنجشنبه ۲۰ خرداد ۶۱ تشکیل گردید گزارش نهایی خود را ارائه داد و اعلام کرد که: اسرائیل بر اکثر نقاط جنوب لبنان مسلط شده است و سوریه نمی‌تواند وارد جنگ شود. پس از این گزارش بود که شورای عالی دفاع تصمیم به کمک به جبهه لبنان را آغاز کرد، آن هم در قالب اعزام نیرو به جبهه لبنان و سوریه. به این ترتیب شورای عالی دفاع با تأیید امام تصمیم به اعزام نیروی نظامی به جبهه سوریه و لبنان را اتخاذ کرد بدین نحو اولین گروه از نیروهای اعزامی در ۲۱ خرداد ۶۱ اعزام و اولین هواپیمای کمک عازم سوریه شد.
جلسه دوم در یکشنبه ۳۰ خرداد ۶۱ در دفتر امام با حضور رئیس جمهور و رئیس شورای عالی دفاع رئیس مجلس فرماندهی سپاه (محسن رضایی)، نیروی زمینی ارتش (شهید صیاد شیرازی) وزیر خارجه (دکتر ولایتی) و وزیر دفاع (سرهنگ سلیمی) برگزار گردید.
سرهنگ سلیمی و دکتر ولایتی پس از آنکه جلسه سران در دفتر ریاست جمهوری در مورخه چهارشنبه ۲۶ خرداد تشکیل شد و تصمیم به اعزام هیأت بلندپایه سیاسی ـ نظامی به سوریه را اتخاذ کرد در مورخ پنجشنبه ۲۷ خرداد به سوریه اعزام وپس از بازگشت در همان روز یکشنبه ۳۰ خرداد در جلسه بیت امام شرکت کردند و اعلام نمودند که: سوریه مایل به جنگ است ولی باید مطمئن به کمک کشورهای اسلامی باشد آنها از ترکیه هم اجازه گرفته‌اند که بتوانیم کمک‌های انسان دوستانه به سوریه منتقل کنیم.
نیروهای اعزامی جمهوری اسلامی ایران عبارت بودند بخشی از تیپ محمد رسول‌الله(ص) و نیز بخشی از نیروهای تیپ ۵۸ تکاور ذوالفقار ارتش به فرماندهی حاج احمد متوسلیان بودند که برای اعزام به لبنان توسط شورای عالی دفاع انتخاب شدند. محسن رضایی نحوه این انتخاب را چنین روایت می کند: «برادرمان حاج احمد را بردم خدمت مقام معظم رهبری که در آن زمان مسئول شورای عالی دفاع بودند. در آن ملاقات، من خدمت آقا گفتم که ایشان [حاج احمد] کاملاً آماده قبول این مأموریت است. منتهی مایل است از زبان شما بشنود که باید این کار را انجام بدهد وقتی آقا به حاج احمد گفتند که شما انتخاب شده‌اید تا به عنوان نماینده نظام جمهوری اسلامی ایران به آنجا بروید، حاج احمد خیلی تحت تأثیر قرار گرفت. خود آقا هم تاکنون بارها آن جملاتی را که احمد در ‌آن ملاقات به کار برده به ما یادآور شده‌اند. احمد در آن ملاقات خدمت آقا عرض کرد: یعنی خداوند متعال ما را انتخاب کرده که برویم با اسرائیلی‌ها بجنگیم؟ آقا فرمودند: بله! شما نماینده نظام هستید، بروید آنجا و جلوی اسرائیلی‌ها را سد کنید.»

18-lashkar-2-609

 

لشکر محمد رسول‌الله در راه دمشق

غروب روز بیست و یکم خرداد ۱۳۶۱، چرخهای یک فروند هواپیمای بوئینگ ۷۴۷ نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، در انتهای باند فرود فرودگاه دمشق از گردش بازایستاد. لحظاتی بعد شماری از مقامات بلند پایه سیاسی ـ نظامی و دولت سوریه به نمایندگی از سوی حافظ اسد رئیس جمهور سوریه در معیت سفیر وقت جمهوری اسلامی ایران در دمشق، حجت‌الاسلام علی‌اکبر محتشمی‌پور وارد باند فرودگاه شدند تا از حاج احمد و نیروهایش استقبال رسمی به عمل آورند.
اعزام قوای محمد رسول‌ا…(ص) به سوریه، در سه مرحله انجام گرفت، در مرحله اول، احمد متوسلیان به همراه تعدادی از نیروها عازم شدند و در حقیقت آنها رفتند تا به عنوان جلودار قوای اعزامی ایران، در دمشق زمینه را برای اعزام دیگر نیروها آماده کنند. پس از آن مرحله دوم اعزام انجام گرفت و سپس مجموعه سوم را شهید محمد ابراهیم همت بر عهده داشت.
پس از بر زمین نشستن بوئینگ ۷۴۷ در فرودگاه دمشق در غروب ۲۱ خرداد ۱۳۶۱، احمد متوسلیان خطاب به نیروهای اعزامی چنین فرمود: «برادرها، قبل از رسیدن به اینجا، در ایران آنچه گفتنی بود، ما برای شما گفتیم. خیلی کوتاه من عرض می‌کنم، امام عزیزمان فرموده‌اند باید که اسرائیل از صحنه جهان زدوده شود (ان‌شاالله رزمندگان) و شما مردان بزرگ باید که این حرف امام عزیزمان را جامه عمل بپوشانید ».
هر چند که غالب کشورهای جهان، پروازهای خود را به دلیل شرایط بحرانی منطقه به سوریه و لبنان قطع نموده بودند، اما خلبانان متعهد نیروی هوایی ارتش بوئینگ نیروهای اعزامی ایران را روی باند پرواز فرودکاه بین‌المللی دمشق بر زمین نشاندند.
نیروهای نظامی ایران موسوم به قوای محمد رسول‌ا…(ص) در حالی که هنوز غبار جهاد و شهادت‌طلبی را در جبهه‌های جنوب و غرب کشور بر سر و رو داشتند، به فرماندهی حاج احمد با سربندهای متبرک به «الی بیت‌المقدس » به طرف حرم «حضرت زینب» عازم شدند. مردمان داغدیده سوریه و آوارگان لبنان با فریادهای بلند آمیخته با اشک چشم فریاد می‌زدند «یا لبنان یا لبنان… هذا جیوش‌القرآن » و «خیبر خیبر یا صهیون جیش محمد قادمون» پس از اقامه نماز در حرم حضرت زینب(س) نیروهای ایرانی عازم مسجد اموی محل نگهداری اسرای اهل بیت(س) گردیدند.
تاریخ دوباره تکرار می‌شد. حسینیان یک بار دیگر به سمت آن مسجد رهسپار بودند با این تفاوت که در سال ۶۱ هجری قمری اسیر لشکریان یزید بودند و این بار در سال ۶۱ هجری شمسی پیروز و فاتح. زیارت آن روز مقام رأس ‌الحسین محل نگهداری سر مبارک حضرت سیدالشهدا(ع) و عزاداری کم سابقه بسیجیان خمینی بالاخص بسیجیان مخلصی چون «حاج محمد ابراهیم همت»، «حاج کاظم رستگار»، «حاج علی موحد دانش»، «حاج قاسم دهقان»، «سید رضا دستواره» و دیگرانی که بعدها با رسیدن به مقام شهادت بسیجی بودن خود را به مهر خون تأیید نمودند در اذهان آن دیار اثری فراموش نشدنی بر جای گذاشت.
به محض انعکاس خبر ورود قوای اعزامی محمد رسول‌الله(ص) نیروهای اسرائیلی آتش‌بس یکجانبه اعلام نمودند. بلافاصله هم رژیم صهیونیستی و هم مزدوران فالانژ با راه‌ا‌ندازی بخش فارسی رادیویی انفعال خود را از حضور اینگونه نیروهای ایرانی در منطقه شامات بیان داشتند.
سران صهیونیسم و آمریکا، هرچند که مقدمات توطئه خود یعنی درگیر کردن نیروهای مسلح ایران در جبهه لبنان را موفق می‌یافتند اما بشدت از شکسته شدن جو کاذب تبلیغاتی خود درباره نیروهای ایرانی به هراس افتاده و از خطر ریشه‌یابی تفکر جهادی و اندیشه اسلام ناب محمدی(ص) در قالب تفکر خمینی(ره) در میان نسل جوان لبنانی و فلسطینی در وحشت و هراس به سر می‌بردند، خاصه آنکه حاج احمد و نیروهایش از همان بدو ورود با جدیت بی‌نظیری اقدامات خود را به ویژه در تمامی حوزه ها آغاز کردند. اهم این اقدامات را چنین می توان بر شمرد:
۱-برگزاری جلسات متعدد نظامی با سران عالیرتبه نظامی سوریه مانند رفعت اسد برادر حافظ اسد. هدف از این جلسات یافتن راهکارهای مناسب برای اقدام نظامی علیه اسرائیل بود.
۲-تشکیل تیمهای متعدد اطلاعات و شناسایی برای نفوذ در عمق مناطق اشغالی و جمع آوری اطلاعات تاکتیکی از وضعیت نظامی دشمن صهیونیستی و نیز تهیه برآورد اطلاعاتی از نیروهای نظامی اسرائیل و شناسایی نقاط ضعف و آسیب پذیری آن.لازم به ذکر است که تیمهای شناسایی ایرانی در عمق هایی از مناطق اشغالی نفوذ و رخنه نمودند که سوریها هیچگاه جرأت آن را نیافتند و لذا موجب تحسین و شگفتی آنها شد. جالب آنکه حاج احمد خود در بسیاری از این شناسایی‌ها حضوری فعال داشت و در این مسیر کارهای خارق‌العاده‌ای را به ثبت رسانده بودند که در دل تاریخ مکتوم مانده است.
۳- ترسیم وضعیت ترتیب نیروی ارتش اسرائیل در جوار مرزهای سوریه بر اساس گزارشهای تیمهای اطلاعاتی.
۴- طراحی استراتژی نبرد با اسرائیل با جزئیات دقیق استراتژیکی، عملیاتی و تاکتیکی توسط حاج احمد بر اساس اطلاعات جمع آوری شده تیمهای اطلاعات و شناسائی و نیز متناسب با ترتیب نیروی دشمن.
۵- فراهم ساختن مقدمات آموزش انقلابیون مسلمان و شیعه لبنانی در پادگان زبدانی و نیز راه اندازی کمپ های آموزشی در منطقه بعلبک و دره بقاع لبنان.

 

18-lashkar-3-609

راه قدس از کربلا می گذرد
امید مبارزه با اسرائیل اما خیلی زود رنگ باخت چه اینکه نیروهای ایرانی و نیز مقامات سیاسی تهران دریافتند که سوری‌ها قصد جنگ نداشته و با آوردن بهانه های گوناگون وقت کشی می‌کنند و بیشتر در پی آن هستند تا از نیروهای ایرانی به عنوان وجه‌المصالحه و برگ برنده در پشت میز مذاکرات بهره برند و در واقع آنها در فکر تنها چیزی که نیستند جنگ با اسرائیل است. در این زمان بود که وضعیت جبهه سوریه ـ لبنان چند شاخصه کلی را به نمایش می‌گذارد:
پی بردن رهبری نظام جمهوری اسلامی ایران به نیت اسرائیل از حمله به لبنان. در واقع هدف اصلی از این اقدام دور کردن ذهن تهران از جبهه‌های جنگ و مشغول داشتن آن به جبهه لبنان بوده است.
گرفتن زمان و فرصت مناسب برای بازسازی ارتش بعث عراق که در فتح خرمشهر به کلی نابود شده بود. در این فرصت دول عربی با طرح مبهم مباحثی چون آتش‌بس و پرداخت غرامت در کنار جنگ لبنان به دنبال اخذ فرصت بودند تا تمام حامیان رژیم بعث دیگربار ماشین جنگی عراق را که در فتح خرمشهر منهدم شده بود از نو بازسازی نمایند آن هم با حضور مستقیم کارشناسان نظامی از اتحاد جماهیر شوروی گرفته تا آمریکا، فرانسه،‌انگلیس و…
عدم وجود اراده به جنگ در دولت سوریه و بازی سیاسی با تهران بر سر نیروهای اعزامی و عدم همکاری با این نیروها منجمله عدم در اختیار گذاردن سلاح در دسترس آنها.
بسته شدن دالان هوایی ترکیه روی پروازهای نظامی تهران و از بین رفتن امکان ارسال نیرو و تجهیزات.
این همه موجب شد تا حضرت امام در جلسه با حضور رئیس جمهور (آیت‌الله خامنه‌ای) و رئیس مجلس (هاشمی رفسنجانی) اعلام کند که: «با حضور ما در آن جبهه با شرایط موجود مخالفت دارند و معتقدند که عربها جنگ جدی نخواهند کرد و درگیری بیشتر ما باعث می‌شود که در جبهه جنگ با عراق دچار وقفه می‌شویم و در آنجا هم به جایی نرسیم.» و در نهایت ایشان با این امر موافقت کردند که «اگر به طور جدی از طرف سوریه جنگ شد، شرکت کنیم.»
حضرت امام(ره) با فراست و زیرکی خویش با طرح استراتژی «راه قدس از کربلا می‌گذرد» با تأکید بر اولویت جبهه جنگ با عراق و مقدم داشتن آن، و درک این مهم که ایران توان جنگ همزمان در دو جبهه را ندارد دستور بازگشت نیروهای بلاتکلیف از سوریه را صادر فرمودند.

 

18-lashkar-4-609

 

اسارت

با توجه به فرمان حضرت امام(ره) مبتنی بر بازگشت نیروها از سوریه به ایران، عده زیادی از نیروهای اعزامی به ایران بازگشتند و تعداد کمی از آنها همانجا ماندند تا تکلیف نهایی مشخص شود. مقارن همین ایام خبر رسید که فالانژها و اسرائیلی‌ها سفارت جمهوری اسلامی ایران در بیرون را محاصره کرده‌اند. این را همه می‌دانستند که در صورت تصرف سفارت ایران، تمامی اسناد محرمانه فاش خواهد شد.
صبح روز ۱۴ تیر ۱۳۶۱ سیدمحسن موسوی کاردار سفارت ایران در لبنان به محل استقرار قوای محمد رسول‌الله در پادگان زبدانی آمد و خواستار ملاقات فوری با فرمانده نیروهای اعزامی شد. موسوی تمام ماجرا را برای احمد تعریف کرد و احمد بلافاصله آماده رفتن شد گروهی از نیروها از او خواستند تا این مأموریت را به آنها واگذارد اما احمد با لحنی ملایم گفت: «نه برادرها! خودم باید بروم شماها آماده باشید که هر چه زودتر برگردید تهران ».
حاج احمد متوسلیان به همراه سید محسن موسوی، کاظم اخوان و تقی رستگار، با ماشین پلاک سیاسی سفارت و اکیپ‌های حفاظت دیپلماتیک ژاندارمری لبنان عازم بیروت شدند. در فاصله بیست کیلومتری بیروت اتومبیل آنها درمنطقه معروف به «حاجز برباره» توسط یک پست ایست ـ بازرسی متوقف شد. نیروهای شبه نظامی فالانژ به ریاست ایلی جبیقه و فرماندهی نظامی سمیر جعجع (فرمانده نیروهای موسوم به قوات لبنان) چند روز قبل پاسگاه حاجز برباره را برپا کرده بودند. آنها ماشین سفارت را متوقف ساخته و بدین ترتیب حاج احمد متوسلیان و سه تن از همراهانش در ساعت ۱۲ ظهر روز ۱۴ تیر ۱۳۶۱ به اسارت فالانژیست‌های لبنان در آمدند.
آنگاه جورج سوری از اعضای فالانژها، خودروی دیپلمات‌های ایرانی را برای صحنه سازی پس از گروگان گیری، ازمحل «حاجزبرباره» به شهربندری طرابلس درشمال لبنان منتقل و در یکی از خیابان‌های طرابلس آن را رها کرد.

نویسنده :

رمز عبور
تعداد مطالب : 392

دیدگاه ها (2)

ارسال دیدگاه


− 3 = دو

رفتن به بالا