حماسه در صحرای عرفات

چکیده حماسه در صحرای عرفات :

جناب آقای دکتر رکن‌آبادی در یک خانواده مذهبی و متدین در شهر مقدس قم به دنیا آمد. ایشان شخصیت خیلی دینی بود و روحیه بزرگ بسیجی داشت. زمانی با جناب آقای رکن‌آبادی آشنا شدم که کاردار سفارت جمهوری اسلامی ایران در کشور سوریه بود. واقعاً از موقعی که به ایشان معرفی شدم، ایشان هم محبت کرد و در صحبت‌هایی که با بنده داشت، از طرز صحبت‌کردن، شیوه رفتاری و عملکرد ایشان خیلی خوشم ‌آمد. مثلاً گاهی وقت‌ها حوائج مردم کشور سوریه را که به ما ارجاع می‌داد، طبق روال هر اداره با ایشان مکاتبه می‌کردم، ولی یک‌دفعه که در حرم حضرت زینب‌(س) خدمت ایشان رسیدم، گفت: «فلانی! من از شما یک گله دارم.» گفتم: «خدا رحم کند. چه شده است؟ برای چه؟» گفت: «چرا شما برایم نامه نوشتید؟» گفتم: «پس چکار کنم؟ نکند یک‌موقع توهینی در نامه نوشته شده است؟» گفت: «نه! ما که با هم این حرف‌ها را نداریم. شما که روحانی و بالای سر هستید، ما هم در خط روحانیت، ولایت و رهبری هستیم. نیازی به این نامه‌ها نیست. از تو به یک اشاره.» گفتم: «یعنی چکار کنم؟» گفت: «یک تلفن بزن. اصلاً خودت زنگ نزن. بگو از دفترت زنگ بزنند.» گفتم: «می‌خواستم پرستیژ اداری و دیپلماسی رعایت شده باشد.» گفت: «این حرف‌ها را ول کنید. اصلاً نیازی به این کارها نیست.»