6 نکته درباره محدوديتهاي موشکي و تسليحاتي ايران
خلع سلاح شدیم
چکیده خلع سلاح شدیم :
هرچند موضوع تحريمهاي تسليحاتي، موشکي در قطعنامههاي قبلي بوده است (ايران قطعنامههاي قبلي شوراي امنيت را نامشروع ميدانست و آنها را رد ميکرد) با اين حال آقاي ظريف ۲۹ مرداد ۱۳۹۳ در شبکه تهران گفت: تحریمهای شورای امنیت کاملاً در ارتباط با موضوع هستهای است، بنابراین تمامی این تحریمها باید برداشته شود. اما در عمل نه تنها تحريمهاي اصلي شوراي امنيت مانند تحريمهاي اشاعهاي برداشته نشد، بلکه تحريمهاي جديد مانند تحريم همه تسليحات نظامي و اقلام با کاربرد دوگانه نيز در قطعنامه ۲۲۳۱ اضافه شد
۱) آقای عراقچی در برنامه گفتوگوی ویژه خبری (۲۹/۴/۹۴) اعلام کرد اگر نیاز باشد ایران در راستای سیاستهای دفاعی خود اقدام کند، میتواند بندهای قطعنامه شورای امنیت درباره موضوع موشکی و تسلیحاتی را نقض کند. این اظهارات در حالی مطرح میشود که متن پیشنویس قطعنامه شورای امنیت در مذاکرات وین مورد بحث قرار گذاشته شده و مورد تأیید طرفین مذاکره از جمله تیم مذاکره کننده ایران قرار گرفته است. حال مسأله این است تیم مذاکره کننده ایران بنابر چه استدلالی برخی از محدودیتهایی را پذیرفته که اولاً ربطی به موضوع هستهای ندارد و مربوط به موضوع دفاعی میشود و ثانیاً با علم اینکه پذیرش این محدودیتها برای ایران امکانپذیر نیست (چرا که بقای جمهوری اسلامی را به خطر میاندازد) حاضر به تأیید آن شده است که بعدها ایران بخواهد آن را نقض کند.
۲) آقای عراقچی در این گفتوگو بارها تأکید کرد که در گذشته نیز تحریم موشکهای بالستیک و تحریم تسلیحاتی علیه ایران اعمال میشده و اتفاق جدیدی نیفتاده است و برای تأیید حرف خود با اشاره به بند ۹ قطعنامه ۱۹۲۹، از کارشناسان درخواست کرد تا این بند را مورد بررسی قرار داده تا متوجه شوند تیم ایرانی به چه دستاورد بزرگی رسیده است.
در بند قابل اجرای ۹ قطعنامه ۱۹۲۹ آمده:
«ایران به هیچ گونه فعالیتی که به موشکهای بالستیک با قابلیت پرتاب سلاحهای هستهای مربوط باشد و از جمله پرتاب با فناوری موشکهای بالستیک دست نخواهد زد و کشورها تمامی اقدامات لازم را به عمل خواهند آورد تا از انتقال فناوری یا کمکهای فنی به ایران که در ارتباط با چنین فعالیتهایی باشند، جلوگیری کنند.»
در بند ۳ قطعنامه جدید شورای امنیت (قطعنامه ۲۲۳۱) نیز آمده است:
«از ایران خواسته میشود تا هیچ فعالیتی مرتبط با موشکهای بالستیک طراحی شده با قابلیت حمل تسلیحات هستهای صورت ندهد، از جمله شلیک هرگونه موشک با استفاده از چنین فناوریهای مربوط به موشکهای بالستیک، تا زمان هشت سال پس از «روز پذیرش برجام» یا تا زمانی که آژانس بینالمللی انرژی اتمی گزارشی ارائه دهد که «جمعبندی مبسوط» را تأیید کند، بسته به اینکه کدام زودتر اتفاق افتد.»
همان طور که قابل مشاهده است، برخلاف اظهارات آقای عراقچی محدودیتهای در نظر گرفته شده برای توان موشکی ایران در قطعنامه ۱۹۲۹ و ۲۲۳۱ یکسان است و مذاکرات ۲۲ ماهه هیچ دستاوردی برای موشکهای ایرانی نداشته است.
البته اعضای تیم مذاکره کننده هستهای با اشاره به اینکه موشکهای بالستیک ایران برای حمل سلاح هستهای نبوده، نتیجه میگیرند که این بند شامل موشکهای بالستیک ایران نمیشود.
اما در اینجا دو مسأله مطرح است:
اول: آنکه یکی از چالشهای ایران و غرب درباره موضوع هستهای، مربوط میشود به همین مسأله که غربیها به اشتباه بر این مسأله تأکید دارند که احتمالاتی وجود دارد که نشان میدهند موشکهای بالستیک ایرانی بویژه موشک شهاب ۳ برای حمل سلاح هستهای ساخته شده است و ایران باید برای روشن شدن این مسأله، دسترسیهای لازم به دانشمندان و تأسیسات موشکی را به آژانس بدهد. به بیان دیگر، طراحی کلاهک موشکهای بالستیک ایران که به ادعای غربیها در مقاطعی دچار انحراف شده، یکی از موضوعات اصلی ابعاد نظامی احتمالی برنامه هستهای ایران یا همان PMD میباشد. هرچند این ادعای طرف غربی نادرست است، اما در مذاکرات هستهای و همچنین هنگام نگارش قطعنامه، طرف مقابل با این پیشفرض که موشکهای ایران برای کاربرد نظامی- هستهای طراحی شده، مبادرت به نگارش متن قطعنامه کردند. اظهارات مقامات غربی پس از صدور قطعنامه نیز مؤید همین مطلب است.
دوم: اگر استدلال اعضای تیم مذاکره کننده مبنی بر اینکه طرف مقابل صرفاً فعالیتهای مرتبط با موشکهای طراحی شده برای سلاح هستهای را ممنوع کرده درست باشد، پس در متن قطعنامه دیگر نباید به «موشکهای با قابلیت حمل سلاح هستهای» اشاره میشد بلکه باید طرف غربی عبارت «موشکهای طراحی شده برای حمل سلاح هستهای» را قید میکرد چرا که همان گونه که نوشته شد، تمامی موشکهای بالستیک از جمله موشکهای بالستیک ایران قابلیت حمل سلاح هستهای را دارند.
در متن قطعنامه دیگر نباید به کلمه قابلیت حمل سلاح هستهای اشاره میکرد.
به بیان دیگر هنگامی که کشورهای غربی تأکید دارند موشکهایی با قابلیت حمل سلاح هستهای باید شامل محدودیت شود.
۳) تحریمهای تسلیحاتی ایران در سالهای گذشته شامل همه تسلیحات نمیشده اما در قطعنامه ۲۲۳۱ ایران به صورت مطلق در موضوع تسلیحاتی تحریم شده است.
۴) در قطعنامههای پیشین شورای امنیت سازمان ملل، ایران به این علت که آن قطعنامهها را ظالمانه میدانست، خود را ملزم به اجرای آن نمیدانست برای همین با دور زدن تحریمها به فروش و انتقال تجهیزات نظامی ادامه میداد، با توجه به متن قطعنامه ۲۲۳۱ اگر ایران به کشورهای دیگر از جمله عراق و سوریه، حزبالله و حماس سلاح بفروشد یا سلاح ارسال کند، توافق را نقض کرده است. البته در متن قطعنامه آمده که ایران میتواند با تأیید شورای امنیت به دیگر کشورها سلاح ارسال کند اما براساس اظهارات عراقچی عملاً شورای امنیت چنین اجازهای را نمیدهد و ایران مجبور است این محدودیت را دور بزند. با این حال در صورتی که ایران تحریمهایی تسلیحاتی را دور بزند و این موضوع به تأیید شورای امنیت برسد، به معنای آن است که ایران قطعنامه شورا را نقض کرده که با توجه به تأیید این قطعنامه از سوی ایران، تبعاتی چون قرار گرفتن موضوع هستهای ذیل ماده ۴۲ فصل هفتم و همچنین وضع تحریم را به دنبال دارد.
۵) تیم مذاکره کننده ایران همواره در پاسخ به سؤالاتی مبنی بر اینکه چرا تمامی تحریمهای یکجانبه امریکا علیه ایران لغو نمیشود، تأکید میکردند که «ما تنها درباره موضوع هستهای گفتوگو و مذاکره میکنیم، صرفاً تحریمهای مرتبط به موضوع هستهای برداشته میشود» اما شاهد هستیم در متن پیشنویس قطعنامه موضوعات غیر هستهای مثل تحریمهای تسلیحاتی نیز گنجانده شده است.
۶) هرچند موضوع تحریمهای تسلیحاتی، موشکی در قطعنامههای قبلی بوده است (ایران قطعنامههای قبلی شورای امنیت را نامشروع میدانست و آنها را رد میکرد) با این حال آقای ظریف ۲۹ مرداد ۱۳۹۳ در شبکه تهران گفت: تحریمهای شورای امنیت کاملاً در ارتباط با موضوع هستهای است، بنابراین تمامی این تحریمها باید برداشته شود. اما در عمل نه تنها تحریمهای اصلی شورای امنیت مانند تحریمهای اشاعهای برداشته نشد، بلکه تحریمهای جدید مانند تحریم همه تسلیحات نظامی و اقلام با کاربرد دوگانه نیز در قطعنامه ۲۲۳۱ اضافه شد.