آدرس غلط داخليها براي جدا كردن راهبرد اسرائیل از آمریکا در مذاكرات هسته اي
چماق در دست اسرائیل، هویج روی میز مذاکرات
چکیده چماق در دست اسرائیل، هویج روی میز مذاکرات :
«مردم نخواهند گذاشت تندروها اميد بهوجود آمده در كشور را از بين ببرند. افراطيها در ايران و امریکا يك هدف مشترك دارند، برهم زدن توافق ژنو!... بايد از اظهار سخنان تفرقه افكنانه كه گاهي منطبق با اظهارات نتانياهو و مك كين ميشود پرهيز كرد.» اين جمله اكبر هاشمي رفسنجاني در واكنش به انتقادات مطرح شده درباره توافق ژنو است. جملهاي كه بيانگر رويكرد دولت و حاميانش در مواجهه با منتقدان اين توافقنامه است. پس از انعقاد توافقنامه ژنو مسئولان دستگاه ديپلماسي و جريان رسانهاي وابسته به آن با تفاوت قائل شدن ميان طيف دموكراتها با جمهوريخواهان هرگونه انتقاد به محتواي مذاكرات هستهاي را همسويي با طيف تندرو ايالات متحده و مقامات رژيم صهيونيستي عنوان كردند.

پیش از این هیچ کدام از مسئولان جمهوری اسلامی میان سیاستهای امریکا و رژیم صهیونیستی قائل به تفکیک نبودند. ماهیت یکسان در راهبردها و اهداف مشترک منطقهای و بینالمللی میان رژیم صهیونیستی و امریکا موضوعی نبوده که حتی از سوی مبتدیترین کارشناسان علوم سیاسی قابل کتمان باشد.
با این حال پس از انعقاد توافقنامه ژنو به موازات برخی از اظهارات مقامات امریکایی درباره برنامه هستهای ایران که از سوی برخی رسانههای داخلی به عنوان انعطافپذیری کاخ سفید یاد میشود، مقامات رژیم صهیونیستی با لحن تندتری علیه مواضع هستهای ایران موضع گرفتند، همین تفاوت لحن و اظهار مخالفت مقامات رژیم صهیونیستی فرصت مناسبی بود که منتقدان داخلی و مقامات صهیونیستی در یک جبهه مشترک تعریف شوند.
در واقع حامیان توافقنامه ژنو با استناد به این رویکردها میکوشند با تفکیک میان استراتژی امریکا و اسرائیل در مواجهه با موضوع هستهای ایران هر گونه انتقادات به شیوه مذاکرات و محتوای احتمالی آن را همسویی با رژیم صهیونیستی معرفی کند.
این در حالی است که بررسی سیاستهای منطقهای امریکا در گذشته و حال حاکی از آن است که رژیم صهیونیستی ادامه دهنده و مجری سیاستهای ایالات متحده در منطقه بوده است و این رژیم هیچ اراده و توانی برای موضعگیری مستقل در قبال موضوعات منطقهای و جهانی بر خلاف سیاستهای امریکا ندارد.
این تصور اشتباه نیز که رژیم صهیونیستی، امریکا را مدیریت میکند سبب شده که تفاوت لحن مقامات رژیم صهیونیستی و برخی از مقامات امریکایی به معنای تفاوت رویکرد این دو در موضوع هستهای ایران و تقلای امریکا برای دور شدن از بیمنطقی تفسیر شود.
به بیان دیگر در نظر برخی از مسئولان رژیم صهیونیستی مجری سیاستهای امریکا در منطقه نیست و هویت مستقل از سیاستهای کاخ سفید ندارد.
تصویر نادرستی که سبب بروز اشتباهات محاسباتی بزرگ میشود
در اینباره سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان گفته است: تصور نکنید امریکا تحت هر شرایطی اسرائیل را در منطقه نگه خواهد داشت. اسرائیل هم برای امریکا تاریخ مصرفی دارد. او را بزرگتر از آنچه هست تصور نکنید؛ امریکا میتواند بازیاش را تغییر دهد و بازی جدیدی را آغاز کند. بنابراین اگر هزینههای حمایت از اسرائیل به حدی برسد که سایر سیاستهای امریکا را تحت الشعاع قرار دهد، سیاستش را در قبال اسرائیل تغییر میدهد و آن را قربانی آینده خود خواهد کرد.
چماق در دست اسرائیل، هویج در دست امریکا
به بیان دیگر رژیم صهیونیستی ابزاری برای اجرایی کردن نقشهها و برنامههای امریکا در منطقه به حساب میآید. براساس این گزاره است که تفاوت لحن مقامات امریکا و رژیم صهیونیستی درباره توافقنامه ژنو در راستای یک هدف مشترک و برمبنای سیاست «چماق و هویج» است.
به این معنا که با توجه به تجربه مذاکرات هستهای گذشته، امریکا با بزرگنمایی مواضع مقامات رژیم صهیونیستی، سیاستهای مشوقانه خفیفی را به ایران پیشنهاد میدهد تا ایران با مشاهده «چماق» اسرائیلی و بازارگرمی چهرههایی چون نتانیاهو، به سمت «مشوقهای امریکایی» رهنمون شود.
در واقع اسرائیل نقش «پلیس بد» و دیگر کشورهای غربی نقش «پلیس خوب» را بازی میکنند تا در داخل نیز بسیاری با استناد به این مسئله که «چون اسرائیل از این توافقنامه اعلام نارضایتی کرده است پس مذاکرات کاملاً موفق بوده است» توافقنامه ژنو را موفق و قابل دفاع بدانند.
به عقیده کارشناسان به لحاظ راهبردی اسرائیل به خوبی میداند که نهایتاً گزینهای جز حل مسئله از مسیر دیپلماسی وجود ندارد. نه ایران قصد ساختن سلاح هستهای را دارد، نه اگر چنین کاری بکند، داوطلبی در جهان برای حمله به ایران پیدا میشود و نه حتی اگر حملهای رخ بدهد برنامه هستهای ایران را متوقف خواهد کرد با این حال در تلاش است با اعلام نارضایتی خود هم طرف غربی را برای گرفتن امتیاز بیشتر تشویق کند و هم اینکه دیپلماتهای ایرانی را در موضع انفعال قرار بدهد.
کلینتون افشا میکند!
گزارهای که هیلاری کلینتون، وزیر خارجه سابق امریکا نیز به آن اشاره کرده است.
هیلاری کلینتون یک ماه پس از انعقاد توافقنامه ژنو در یک نشست محرمانه در واشنگتن گفت که نگرانیهای آشکار اسرائیل از اینکه توافق ایران و۱+۵ در «ژنو» ناکارآمد بوده است، به دیپلماسی امریکا در قبال ایران کمک میکند و به ادامه فشارها بر ایران و همپیمانان این کشور ادامه میدهد.
وی تصریح کرد که هشدارهای اسرائیل برای حمله احتمالی نظامی به ایران جدی گرفته میشود و روسیه و چین تحت تأثیر ترس یک حمله نظامی تلآویو قرار میگیرند.
کلینتون در ادامه گفتههای خود مدعی شد که نگرانیها از حمله احتمالی اسرائیل احتمالاً ایران را در گفتوگو با دیپلماتهای امریکایی منعطفتر کرده است.
این اظهارات در حالی است که مقامات کاخ سفید همیشه مدعی هستند که با مواضع تل آویو مخالف بوده و مواضع آنان با مواضع تند و سخت امثال نتانیاهو یکسان نیست.
از سوی دیگر اصطلاح معتبر کردن تهدیدنظامی هم که اسرائیلیها دائماً از آن استفاده میکنند در واقع نه به معنای آماده شدن برای جنگ بلکه به این معناست که امریکا چگونه میتواند از ابزار تهدید نظامی بهره بگیرد که نتیجه آن کوتاه آمدن ایران و اجتناب از ورود به درگیری باشد.
هر چند که مقامات بلند پایه کشورمان و همچنین فرماندهان نظامی نشان دادند ارزشی برای تندگوییهای رژیم صهیونیستی قایل نیستند.
رهبر معظم انقلاب سال ۷۲ در دیدار جمعی از روحانیون درباره نقش اسرائیل در منطقه فرمودند: صهیونیستها هم در این منطقه، مثل سگِ زنجیریِ استکبار عملمیکنند. پارس کردن و پاچه گرفتن و به این و آن پریدن، شأن صهیونیستهاست. از آنها، غیراز این هم انتظاری نیست و البته، کسی هم اهمیتی به آنها نمیدهد.
ایشان سال ۹۰ نیز در مراسم تحلیف و دانش آموختگی دانشجویان دانشگاههای افسری ارتش، در اینباره تصریح کردند: هم امریکا بداند، هم دستنشاندگانش بدانند، هم سگ نگهبانش رژیم صهیونیستی در این منطقه بداند؛ پاسخ ملت ایران به هرگونه تعرضی، هرگونه تجاوزی، بلکه هر گونه تهدیدی، پاسخی خواهد بود که از درون، آنها را از هم خواهد پاشید و متلاشی خواهد کرد.
بازی دو سر برد برای اسرائیل
اما جدای از این موضوع، گزاره دیگری که ادعای برخی از مقامات ایران درباره همسویی منتقدان داخلی و مقامات رژیم صهیونیستی را زیر سؤال میبرد رضایت لابی صهیونیستها در امریکا است.
رضایت لابی صهیونیستها در امریکا به عنوان نماد سیاستهای اسرائیل تأیید کننده این ادعاست که اساساً اختلافی در راهبرد اسرائیل و امریکا در قبال برنامه هستهای ایران وجود ندارد و در واقع این یک بازی «دو سر برد » برای اسرائیل خواهد بود.
این سؤال جدی در این مرحله از مذاکرات مطرح است که چگونه ممکن است در طرحی که این روزها امریکاییها مشغول ارائه و رایزنی آن با مقامات ایران هستند، لابی صهیونیستی راضی شود، از سوی دیگر ایران نیز به رضایت برسد. آیا میتوان بازی برد – برد ایران و اسرائیل را متصور بود و از توافقی سخن گفت که در آن هم اسرائیل به برد برسد و هم ایران!؟
این تناقض بزرگ از یک بازی فریب جدی حکایت دارد که این روزها دستگاه سیاست خارجی امریکا با همکاری اسرائیل در حال اجرای آن است و بر این اساس، شاید نتوان روی اظهارات رسانهای امثال نتانیاهو آنچنان حسابی باز کرد، وقتی که لابی صهیونیستهای امریکایی، پیش از این و در حضور جان کری، رضایت خود از محتوای پیشنهاد امریکاییها به ایران را اعلام کردهاند.
تفاوت منتقدان داخلی و مقامات اسرائیلی در چیست؟
البته مخالفت مقامات رژیم صهیونیستی از توافقنامه هستهای ایران را از دریچه دیگری نیز میتوان بررسی کرد.
رژیم صهیونیستی از آنجایی که بهطور مبنایی بر پایه افراط، تروریسم و خشونت تأسیس شده است نه تنها به غنیسازی ۵% بلکه به تعلیق دائمی تأسیسات هستهای بزرگترین دشمن خود در جهان نیز راضی نیست و تنها زمانی میتواند ابراز رضایت کند که جمهوری اسلامی ایران دیگر وجود خارجی نداشته باشد.
آنها نه تنها امروز، بلکه همیشه از هر میزان توافق جمهوری اسلامی با مجامع بینالمللی ناراضی بودهاند و در حال حاضر نیز تعلیق ۶ ماهه تأسیسات هستهای جمهوری اسلامی را نه از منظر عقب افتادن ایران بلکه بهخیال باطلشان، از منظر تأخیر در ۶ ماه اسقاط جمهوری اسلامی ارزیابی میکنند.
لذا این مسئله غیرقابل انکار است که چند ماه قبل در مذاکرات آلماتی قزاقستان برگ برنده بزرگتر جمهوری اسلامی آنجا بود که در عین عصبانیت و اعلام نارضایتی مقامات ارشد رژیم صهیونیستی، کاترین اشتون با ایران بر سر ۲۰% اورانیوم غنیسازی چانهزنی میکرد و ایران نمیپذیرفت اما امروز با عقبنشینی نسبت به آن برهه، بر سر ۵% به توافق میرسیم اما در هر دو برهه، آنچه ثابت مانده است خشم صهیونیستها از نظام جمهوری اسلامی است که جز با نابودی کامل آن آرام نمیشوند.
در واقع جنس مخالفت منتقدان داخلی و مقامات رژیم صهیونیستی از توافقنامه ژنو به صورت کامل با هم متفاوت است.
منتقدان داخلی معتقدند که ایران براساس قوانین بینالمللی به ویژه معاهده npt حق برخورداری بدون محدودیت از انرژی صلحآمیز هستهای دارد و به همین دلیل نباید در برابر زیادهخواهی کشورهای غربی از حقوق اساسی ملت دست کشید و به یک پروژه غنیسازی سمبلیک تن داد.
اما در طرف مقابل، مقامات رژیم صهیونیستی برای فشار به ایران و محروم کردن از انرژی صلحآمیز هستهای و همچنین برای خدشه وارد کردن به وجهه بینالمللی جمهوری اسلامی میگویند باید تمامی فعالیتهای مربوط به موضوع انرژی هستهای که غنیسازی اورانیوم نیز شامل آن میشود، تعطیل شود.