تحلیلی بر شاخص های التقاط در سازمان مجاهدین خلق
نتایج تلخ التقاط
چکیده نتایج تلخ التقاط :
جریان التقاط اسلام و مارکسیسم در ایران متأثر از دو جریان فکری است که در دو جهان غرب و شرق به وجود آمده است؛ جریان علم گرایی و پوزیتیویستی در غرب که هر آنچه با علم و تجربه اثبات نشود، علمی نمی داند. در نگاه پوزیتیویستها، مفاهیم متافیزیکی و دینی، به دلیل آن که در زیر چاقوی تشریح در نمی آیند و نمی توان آنها را از راه علم و تجربه اثبات کرد، علمی تلقی نمی شوند بلکه برخی از آنها مانند پوزیتیویستهای حلقه وین آنها را پوچ و بی معنا می دانند. با ورود این فکر به ایران، موجی از شکگرایی نسبت به مفاهیم دینی و ارزشهای اخلاقی به وجود آمد و «تعارض علم و دین» امری مسلم و قطعی تلقی شد. در این میان برخی روشنفکران متدین با استفاده از روش تجربی و علمی، درصدد آشتی این دو، برآمدند و با تبیین مفاهیم دینی و ارزشهای الهی با روش علمی ميخواستند تا حدودی در برابر آن موج سنگین مقاومت کنند. تلاشهای علمی مهندس بازرگان، دکتر سحابی و دوستانشان در دهههای 40 و 50 را ميتوان در این راستا دانست. آقای بازرگان در آثار و نوشتههایش حتی قیامت و بهشت و جهنم را نیز تفسیر مادی ميکرد تا مورد قبول نسل جوان قرار گیرد. نگاه سکولاریستی وی به امر حکومت که متأثر از فرهنگ غربی بود، موجب آن شد که دین را تنها در مقوله ارتباط انسان با خدا تعریف کند و با ادله هفتگانه، ضرورت جدایی دین از سیاست را اثبات کند.
