امام خمینی ره
ما از حصر اقتصادی نمی ترسیم از دانشگاه استعماری می ترسیم
چکیده ما از حصر اقتصادی نمی ترسیم از دانشگاه استعماری می ترسیم :
پیش تر از رهبر معظم انقاب نیز حضرت امام خمینی (ره) همین دغدغه را در سخنرانی های مختلف مکررا اعلام کردند؛ تا جایی که حتی یکی از شاه بیت های اصلی سخنان امام پیش از پیروزی انقلاب اسلامی نیز ضداسلامی و وابسته بودن دانشگاه های رژیم پهلوی بود.

پیشتر از رهبر معظم انقلاب نیز حضرت امام خمینی(ره) همین دغدغه را در سخنرانیهای مختلف مکررا اعلام کردند؛ تا جایی که حتی یکی از شاهبیتهای اصلی سخنان امام پیش از پیروزی انقلاب اسلامی نیز ضداسلامی و وابسته بودن دانشگاههای رژیم پهلوی بود.
«دانشگاه مرکز سعادت و در مقابل، شقاوت یک ملت است. از دانشگاه باید سرنوشت یک ملت تعیین بشود. دانشگاه خوب یک ملت را سعادتمند میکند. و دانشگاه غیر اسلامی، دانشگاه بد، یک ملت را به عقب میزند. در رژیم سابق، شاید از همه جنایتها، جنایت اینکه دانشگاه را به طور صحیح نگذاشتند عمل بکند شاید از همه جنایات بالاتر باشد. آنچه که در اسلام مطرح است اموال نیست؛ مادیات نیست؛ معنویات است که باید از دانشگاه به همه اقشار سرایت بکند. یعنی چه دانشگاه شما، و چه دانشگاه روحانیون. این دو قشر هستند که تربیت امت به عهده این دو قشر است.» صحیفه امام، ج۸، ص۶۱
«باید تلاش کنید جهات دینی را در دانشگاه بیشتر کنید. باید قبل از هر چیز، دانشگاه اسلامی باشد، برای این که کشور هرچه صدمه خورده است از کسانی بوده که اسلام را نمیشناختهاند… ما امیدواریم جوانانمان در خود ایران تربیت شوند، برای این که در خارج به جوانان ما درس اساسی نمیدهند. انشاءالله روزی بیاید که از جاهای دیگر برای تحصیل به ایران بیایند و ما هرگز احتیاجی نداشته باشیم کسی را به خارج بفرستیم و این امری است شدنی و این طرز تفکر که غیر از خارج در جای دیگر نمیشود تحصیل کرد، امری است باطل، چراکه با این گونه تبلیغات میخواهند جوانان ما را به خارج بکشند و با تفکر خودشان به ایران برگردانند. امیدوارم این دانشگاه و همه دانشگاههای دیگر مراکزی شوند که هم جوانان ما را مهذب کنند و هم عالم و آنان به صورتی تربیت شوند که از خارج بریده شده و مستقل شوند و در راه اسلام و کشورشان خدمت کنند.» صحیفه امام، ج۱۹، ص۳۱۶
«ما میخواهیم دانشگاهها را طوری کنیم که جوانهای ما برای خودشان و برای ملتشان کار کنند. این آقایانی که اشکال میکنند در این معانی و کنار نشسته و اشکال میکنند، اینها گمان میکنند که اعضای شورای انقلاب نمیفهمند به این که معنی اسلامی کردن این نیست که در همه علوم دو قسم ما داریم؛ یک قسم هندسه اسلامی داریم، یک قسم هندسه غیراسلامی. اشکال میکنند. نمیدانند که اعضای شورای ما که بعضی از آنها دکتر هستند و بعضی از آنها مجتهد هستند، نمیفهمند اینها که علوم اسلامی جایی دارد. در مدارس قدیمه هست و اینجا جای علوم دیگر است. لکن باید دانشگاه اسلامی بشود تا علومی که در دانشگاه تحصیل میشود در راه ملت و در راه تقویت ملت و با احتیاج ملت همراه باشد. ما میگوییم برنامههایی که در دانشگاهها هست، منتهی میکند جوانان ما را به این که طرف کمونیسم کشیده بشوند یا طرف غرب و نباید اینطور باشد. ما میگوییم که جوانان ما را این معلمینی که یا اساتیدی که در دانشگاه بودند و بعضی از آنها که هستند، نمیگذارند تحصیل حسابی بکنند، آنها را متوقف میکنند. مانع از پیشرفت آنها هست. در خدمت غرب هستند و میخواهند ما در همه چیز محتاج به غرب باشیم. معنی اسلامی شدن دانشگاه این است که استقلال پیدا کند و خودش را از غرب جدا کند و خودش را از وابستگی به شرق جدا کند و یک مملکت مستقل، یک دانشگاه مستقل، یک فرهنگ مستقل داشته باشیم. عزیزان من، ما از حصر اقتصادی نمیترسیم. ما از دخالت نظامی نمیترسیم. آن چیزی که ما را میترساند وابستگی فرهنگی است. ما از دانشگاه استعماری میترسیم. ما از دانشگاهی میترسیم که جوانهای ما را آنطور تربیت کنند که خدمت غرب بکنند. ما از دانشگاهی میترسیم که آنطور جوانهای ما را تربیت کنند که خدمت به کمونیسم کنند. ما میخواهیم که دانشگاه ما مثل اشخاصی که- بعضی از این اشخاصی که- اشکال به این مسئله کردند، نباشند. اینها نمیفهمند معنای استقلال و معنای اسلامیت دانشگاه را.» صحیفه امام، ج۱۲، ص۲۵۲