گفتوگو با دکتر محمدحسین یادگاری رئیس سابق جهاد دانشگاهی
عقبافتادگیهای جهاد دانشگاهی مرهون دولتهای سازندگی و اصلاحات است
چکیده عقبافتادگیهای جهاد دانشگاهی مرهون دولتهای سازندگی و اصلاحات است :
پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، فضای جامعه از فرهنگ طاغوتی پاک نشده بود و مظاهر آن در همه جا به چشم میخورد. همچنین، عوامل فعال طاغوتی در دانشگاهها مانع اشاعه فرهنگ اسلامی بودند. در نتیجه، دانشجویان در برابر این مسأله به مقابله برخاستند و دانشگاهها تعطیل شد. حضرت امام(ره) با تأیید این حرکت، فرمان تشکیل نهاد انقلابی جهاد دانشگاهی را صادر کردند تا پس از تشکیل ستاد انقلاب فرهنگی، فرهنگ منحط غربی از مراکز علمی و فرهنگی کشور زدوده شود. این مرکز فرهنگی در سال ۱۳۶۳، بهعنوان ستاد اجرایی انقلاب فرهنگی تغییر نام داد تا این که در سال ۱۳۶۴، پس از استقلال دانشگاهها و جدا شدن وزارت فرهنگ و آموزش عالی، مجدداً بهعنوان جهاد دانشگاهی مطرح گردید. براساس اساسنامه این نهاد، جهاد دانشگاهی نهادی است عمومی و غیردولتی زیر نظر شورای عالی انقلاب فرهنگی، دارای شخصیت مستقل و از لحاظ استخدامی و مالی، تابع مقرراتی است که در چارچوب اختیارات قانونی به تصویب هیأت امنای جهاد دانشگاهی میرسد. از شانزدهم مرداد سال ۱۳۶۹، جهاد دانشگاهی بهعنوان پلی میان دانشگاه و بخش صنعتی و خدماتی کشور معرفی و محل استقرار آن، بیرون از دانشگاه تعیین شد. گسترش تحقیقات و شکوفایی روحیه پژوهش، گسترش طرحهای کاربردی و نیمهصنعتی از طریق پیوند با مراکز علمی و تحقیقاتی بهمنظور بهکارگیری وظایف و توسعه امور فرهنگی در سطح جامعه از طریق همکاری با حوزه و دانشگاه و سایر مراجع و نهادهای فرهنگی بویژه برای نسل جوان، از اهداف مهم جهاد دانشگاهی است که البته تا به امروز همه اهداف این مرکز مهم که پلی بین دانشگاه و صنعت است، محقق نشده است. برای بررسی وضعیت جهاد دانشگاهی در گفتگو با دکتر محمدحسین یادگاری رئیس سابق جهاد دانشگاهی، به بررسی فراز و فرودهای این نهاد پرداختیم.
آقای دکتر! ارزیابی شما از عملکرد جهاد دانشگاهی در این نزدیک به ۲۵ سالی که از تأسیس این مرکز میگذرد، چیست؟
جهاد دانشگاهی در اصل بدو تأسیسش، در ۱۶ مرداد سال ۶۹ در آن زمان با توجه به پشتیبانیهای امام راحل و بعد از آن شورای عالی انقلاب فرهنگی و بعدها مقام معظم رهبری، پیشرفتهای نسبتاً خوبی داشت؛ یعنی ما از زمان تأسیس تا الان پشتیبانیهای خیلی خوب و ارزندهای داشتهایم؛ اما این که چه مقدار در این فعالیتها موفق بودند یا نبودند، این را باید تقسیمبندی کرد که آیا جهاد دانشگاهی با توجه به این که یکسری اهدافی در اساسنامه برای جهاد دانشگاهی نوشته شده مبنی بر این که هم پل ارتباطی ما بین دانشگاه و صنعت باشد و هم بتواند فرهنگ دانشگاهها را با توجه به فرهنگ جهادی به پیش ببرد و هم بتواند زمینهسازی کند برای اشتغال فارغالتحصیلان دانشگاهی، کارهایی انجام داده است یا خیر؟ منتهی چه مقدار این فعالیتها موفق بوده یا نه بستگی به بررسی آن دارد و نیاز به پژوهشی است که ببینیم جهاد دانشگاهی در کجا بوده و به کجا رسیده است و چه کارهایی نیز باید برایش انجام دهیم که به یک موفقیتهایی دست پیدا کند.
شما فکر میکنید جهاد دانشگاهی به اهداف اصلی خودش رسیده است؟
خیر، جهاد دانشگاهی خارج از مسائل مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی، پشتیبانی مقام معظم رهبری و رهنمودهای ایشان در اصل در دو جریان متفاوت گیر کرد و بر اساس این دو جریان متفاوت یکسری مسائل و دیدگاههای مسئولان اجرایی نسبت به آن متفاوت بوده است. در دوره هشت ساله دولت آقای هاشمی رفسنجانی و برنامههای دولت آقای هاشمی که با تفکر سیاسی دولت سازندگی مواجه بود، موجب شد که جهاد مورد غضب یا بیمهری قرار بگیرد و به جایی میرسد که به دلیل این که اتفاقی برای جهاد دانشگاهی نیفتد، در تمام استانهای کشور شعبههایی زده میشود که بخواهند برای برچیده شدن جهاد دانشگاهی با دولت مقابله کنند. در یک دوره دیگر هم که زمان آقای خاتمی بوده، پشتیبانیهای بعضی از افراد در داخل جهاد دانشگاهی از دولت آقای خاتمی و مباحث اصلاحطلبی باعث این شد که دستگاههای اجرایی که باید به جهاد دانشگاهی کمک کنند و بیشتر به کارهای علمی بپردازند، به فکر تحقق اهداف سیاسی خودشان بودند. در این دوران دیدیم که برخلاف تصورات، باز هم جهاد دانشگاهی مورد غضب قرار میگیرد و فعالیتهای جهاد دانشگاهی منتفی میشود و جهاد دانشگاهی را در این دوره اصلاحطلب میدانستند و در دوره قبل از آن یعنی دولت آقای هاشمی به عنوان دورهای است که مخالف با دولت میشود یعنی در دوره آقای خاتمی جهاد دانشگاهی موافق با دولت و در دوره آقای هاشمی مخالف دولت بود. هر دوتای اینها برای جهاد دانشگاهی مضر بوده است و باعث یکسری از عدم فعالیتها در جهاد دانشگاهی شده است و من با صراحت خدمتتان عرض میکنم که عقبافتادگیای که جهاد دانشگاهی داشته است، جدای از فعالیتهای خوب و ارزندهای که در جهاد دانشگاهی صورت گرفت، مرهون این دو دوره است. در واقع ما هنوز به اهداف اصلی اساسنامهای جهاد دانشگاهی خیلی فاصله داریم و این فاصله هم به خاطر جریانهایی بوده که در درون جهاد دانشگاهی اتفاق افتاده است.
پس شما معتقدید که بازیهای سیاسی باعث عدم پیشرفت جهاد دانشگاهی در این دورهها شده است؟
بله کاملاً همین طور است، براساس بیانات رهبر معظم انقلاب، بازیهای سیاسی ضرر فراوانی به جهاد دانشگاهی وارد میکند حتی من مقید هستم در دولتهای نهم و دهم چه زمان تصدیگری آقای طیبی و چه بنده به عنوان رئیس جهاد دانشگاهی اگر قرار باشد با یک تفکر خاصی جهاد دانشگاهی اداره شود، قطعاً دچار مشکل میشود.
ببینید بدنه اصلی جهاد دانشگاهی که حدود هفت هزار عضو را در داخل خودش قرار داده، اکثر به قول خودمان طرفدار نظام، ولایتمدار و با تفکرات حفظ نظام در جهاد فعالیت میکنند. برعکس اقلیتی در جهاد دانشگاهی نیز هستند که در موارد مختلف مایل بودند که جهاد دانشگاهی را به یک خط سیاسی خاص منتسب کنند و بر اساس آن بود که آن دو هشت سال به صورت مفید از دست جهاد دانشگاهی رفت. به خاطر همین خط و خطوط واضحی در داخل جهاد وجود داشته است منتهی بدنه اصلی در خط نظام فعالیت میکند. علاوه بر این، یکسری کارها و فعالیتهای خوبی را در جهاد دانشگاهی انجام دادیم؛ اما این همه آن چیزی نیست که نظام از جهاد دانشگاهی توقع داشت، این همه آن چیزهایی نیست که شورای عالی انقلاب فرهنگی از جهاد انتظار داشت و به خاطر همین هنوز هم که هنوز است، پیاده کردن اهداف اصلی جهاد دانشگاهی در نظام جمهوری اسلامی ایران به هدف صد درصدی خودش نرسیده است.
این دستاندازیهای سیاسی در زمان عضویت آقای فاتح در جهاد دانشگاهی هم صورت گرفت، فعالیتهایی از این دست تا چه اندازه در جهاد دانشگاهی مشهود بود؟
آقای فاتح در جهاد دانشگاهی کارهای نبود، فقط مسئولیت خبرگزاری ایسنا را داشت و همان جریان انتخابات و جریان پیگری تفکرات اصلاحطلبی در آن دوران در خبرگزاری ایسنا به مدیریت ایشان مشهود بود و نقش خوبی هم اجرا کرد. حتی در انتخابات سال ۸۸ هم یک سری فعالیتهایی را داشت و ایشان در ستاد میرحسین موسوی بود یکسری تفکرات دیگری هم در مجموعه به این واسطه شکل گرفت. آقای فاتح هم یکی از همان افرادی است که از تصمیمگیرندگان جریان سیاسی مشخصی در جهاد دانشگاهی بودند که یکسری فعالیتهایی در جهاد دانشگاهی انجام داد و باعث شد ایسنا به محلی برای رفت و آمد بچههای تحکیم وحدت و دانشجویان انجمن اسلامی تبدیل شود و اقداماتی در این خبرگزاری با نگاههای سیاسی انجام شود که باز هم جهاد دانشگاهی را از هدف اصلی خود دور میکرد.
دولت کمک مالی به جهاد دانشگاهی میکند؟
بله، دولت کمک مالی به جهاد میکند و ۱۵ الی ۲۰ درصد اعتبارات عمرانی و هزینهای جهاد از طریق اعتبارات دولت به جهاد دانشگاهی تأمین میشود و ۸۰ درصد بابقی درآمدزایی خود جهاد است که از طریق طرحها تأمین میشود.
شما در قسمتهای اول صحبتهایتان گفتید که جهاد دانشگاهی نباید به گروه خاصی تعلق داشته باشد و به بیاناتی از مقام معظم رهبری در این زمینه اشاره کردید. به اعتقاد شما مهمترین رسالت جهاد دانشگاهی در راستای تحقق اهدافش چیست؟
بنده نظرم این است که با توجه به سه سالی که در آنجا خدمت کردم و با توجه به بیانات اخیر مقام معظم رهبری که فرمودهاند و مضمون آن این گونه است که با عدم انداختن جهاد دانشگاهی در یک جریان سیاسی خاص چه اصولگرا چه اصلاحطلب میتوانید آن را از بیماری نجات دهید، معتقدم جهاد دانشگاهی باید یک بستری باشد برای فعالیتهای علمی و محقق شدن رابطه میان دانشگاه و صنعت علاوه بر این که اهداف موجود در اساسنامه را هم مسائل فرهنگی در دانشگاهها و هم اشتغالزایی برای فارغالتحصیلان دانشگاهی باید مدنظر قرار دهد.
خب برای درمان این بیماری چه باید کرد؟
اگر بخواهیم بیماری جهاد دانشگاهی را درمان کنیم، باید یک فرصت زمانی مشخصی را برای جهاد دانشگاهی مشخص کنیم و یک اعتبار مشخصی را برای فعالیتهای علمی در نظر بگیریم و بر اساس این فعالیتهای علمی توقع از جهاد دانشگاهی داشته باشیم. از بدو تأسیس جهاد دانشگاهی باید این کار را میکردند ولی صورت نگرفته است. در کشورهای پیشرفته هم همین کار را میکنند، دستگاهها یا مراکزی را در کنار دانشگاهها ایجاد میکنند که فعالیتهای علمی دانشگاهها به محصول تبدیل شود و آن را در اختیار دستگاههای مملکتی و نیروهای مردمی قرار دهند تا به نحو مطلوب از آن استفاده کنند. متأسفانه این اتفاق برای جهاد دانشگاهی نیفتاده است؛ یعنی از روز اول گفتهاند تو برو دنبال درآمدزایی؛ در صورتی که در کشورهای پیشرفته این گونه است که یک اعتبار اولیهای را به یک نهاد، ارگان و سازمانی که توقع از آن دارند تزریق میشود و بعد به مرور زمان در سالهای بعدی میگویند ما چند درصد از این کمک مالی کم میکنیم و کم کم انتقال پیدا میکند به درآمدهای خودتان ولی الان در کشور ما این قضیه برعکس شده است.
اگر جهاد تنها به درآمدزایی فکر کند، چه آسیبهایی برایش به همراه دارد؟
دنبال کردن جهاد دانشگاهی برای درآمدزایی یک معضلی برای جهاد دانشگاهی پیش آورده که الان ورود پیدا کرده به برخی از مسائلی که اصلاً مورد نیاز جهاد نیست و فقط به خاطر زنده بودن خود جهاد این کار را میکنند. مثلاً کارهای آموزشی. شما ببینید الان در سراسر کشور جهاد دانشگاهی به برنامههای آموزشی ورود پیدا کرده که در شأن این جهاد نیست، علتش چیست؟ به خاطر درآمدزایی، برای این که بتوانند خودش را حفظ کند در حالی که از بدو تأسیس جهاد دانشگاهی اصلاً هدف این نبوده است، هدف این بوده که جهاد دانشگاهی به کارهای جزئی و پیش پا افتاده ورود پیدا نکند و به کارهای رابط بین دانشگاه و صنعت ورود پیدا کند و تولیدات دانشگاهی را تبدیل کند به محصول که این موضوع به یک اعتبار اولیه یا درآمد اولیه نیاز دارد که زمینه بشود تا دانشگاهها کارهای علمیشان را تبدیل کنند به کارهای محصول محور. در واقع اگر جهاد دانشگاهی بخواهد دوباره به بستر خودش برگردد و آن هدف اصلی را دنبال کند، باید بتواند پل ارتباطی مابین دانشگاه و صنعت باشد؛ یعنی به مرور اعتبارات و زمینههای مختلفی را فراهم بکند که دانشگاه بتواند ارتباط پیدا کند با جهاد و جهاد ارتباط برقرار کند با دانشگاهها و تولیدات علمی تبدیل شود به یک محصول و این محصول در اختیار نظام قرار بگیرد.
به عنوان سؤال پایانی، ارزیابی شما از پروژهها و طرحهایی که در حال حاضر جهاد دانشگاهی انجام میدهد، چیست؟ آیا فعالیت شاخصی داشته است؟
بله فعالیت شاخص هست ولی مثل این میماند که شما از یک کارخانهای یا از یک سازمانی توقع صد درصد خروجی دارید، اما این سازمان و کارخانه خروجی ۴۰-۳۰ درصدی دارد. خب این صد درصد قابل قبول برای آن نهاد، آن سازمان و آن کارخانه نیست. شما مثلاً الان کارهای خوب و ارزندهای که پژوهشگاه رویان در زمینه سلولهای بنیادین انجام میدهد یا جهاد شریف و علم صنعت و خواجه نصیر و جهاد رویان اصفهان اینها دارند یکسری کارهایی را انجام میدهند و تبدیل شده به یکسری تواناییهای علمی که این تواناییهای علمی در بعضی جاها به محصول تبدیل شده است ولی این نیاز بوده که همه جهاد در سراسر کشور تبدیل شوند به رویان و همه کشور تبدبل شوند به جهاد دانشگاهی خواجه نصیر و همه کشور تبدیل شوند به جهاد دانشگاهیای مثل جهاد دانشگاهی علم و صنعت اما این اتفاق نیفتاده است؛ یعنی اگر عصارهگیری کنیم از جهاد دانشگاهی، فقط شاید سه تا چهار تا از مراکزش پیشرفته است و همه این چهار مرکز هم باز ۱۰۰ درصد محصولمحور نیستند. به جایی رسیدهاند که فقط میتوانند تولید علم و تولید فناوری کنند، اما این تولید فناوری تبدیل میتواند به محصول شود که آن راهکارهای خودش را دارد که هنوز در جهاد دانشگاهی نمود پیدا نکرده است.