سرمقاله
چکیده سرمقاله :
1- کار برجام را پایان یافته باید دانست. با همه جنجالها و اشکالات که در بررسی برجام در مجلس وجود داشت و نظرات تخصصی مخالفی که ابراز شد؛ بالاخره به قول آقای علی لاریجانی کشور تصمیم گرفته است که برجام را اجرا کند. تیم مذاکرهکننده منصوب رئیس دولت یازدهم، با امضای برجام در 23 تیر 1394 کشور را در بنبست قرار داده بود. درحالیکه گفته شده بود که متن توافق تمام شده تلقی نشود، ظریف با ذوقزدگی تمام فتحالفتوحش را با عنوان برجام اعلام کرد. پس از این اعلام، کشور نه میتوانست این توافق را مطلقاً بپذیرد، چرا که حفرههای عمیق ضدامنیتی و مشکلات عدیده اقتصادی و سیاسی و فنی داشت و نه میتوانست برجام را رد کند، چرا که دولت مستقر تمام حیثیتش به توافق گره خورده بود و با رد برجام عملاً دولتی باقی نمیماند. 2- امریکا از توافق با ایران چه میخواست؟ آیا یک BREAK OUT یک ساله برای دستیابی به بمب اتمی و کاهش دستاوردهای هستهای ایران خواسته امریکا از مذاکرات هستهای بود که با دستیافتن به آن کاخ سفید اعلام جشن و پیروزی کند؟! به نظر میرسد هر کسی این اعتقاد را داشته باشد باید فراتر از سادهاندیشی و سهلانگاری او را به بلاهت سیاسی شناخت. هدف امریکا از مذاکره و توافق، فقط یک عنوان بود: مهار ایران! اگر چنین نبود، هرگز جان کری با پای شکسته هفتهها در وین اتراق نمیکرد تا به ادعای رئیسجمهوری، شکست 3-2 را بپذیرد!