وصیتی برای همیشه
روزی که رئیس جمهور به کاخ نشینی توجه بکند روز انحطاط او و اطرافیانش است
چکیده روزی که رئیس جمهور به کاخ نشینی توجه بکند روز انحطاط او و اطرافیانش است :
تذکر و هشدار نسبت به رفتارهایی که خلاف روح انقلاب اسلامی است و خطر انحراف و درون تهی شدن را متوجه جمهوری اسلامی می کند امری لازم و واجب است. امام خمینی (ره) که خود بنیانگذار این نظام بوده اند، همیشه در صدر هشدار دهندگان نسبت به این خطرات بوده و با صراحتی مثال زدنی این خطرات را گوش زد می کردند. مذمت خوی کاخ نشینی و اشرافی گری یکی از این تهدیدات بوده که سخنان امام پر است از هشدار نسبت به آن. حال که برخی اتفاقات و رفتارهای وابستگان دولتی خبرساز شده ، لازم است یکبار دیگر گوش های از آن سخنان گوهر بار باز خوانی شود تا یادمان نرود بلای اشرافیت و کاخ نشینی چه تهدیداتی را متوجه این ملت و کشور می کند.
آنهایی که در کاخها هستند سعادتمند نیستند
…طبع قضیه کاخنشینی، توجه به عیش و عشرت و توجه به دنیا و توجه به مال و منال است و نمیتواند شهوت و شکم، این طبقه را مهلت بدهد که در یک امر تفکری وارد بشوند و فکر بکنند. آنهایی که اختراع کردهاند، آنهایی که زحمت کشیدهاند و کتابهای ارزنده تحویل جامعه دادهاند در هر رشتهای، این کوخنشینان بودهاند. طبع کاخنشینی منافات دارد با تربیت صحیح، منافات دارد با اختراع و تصنیف و تألیف و زحمت.
روزی که رئیس جمهور به کاخنشینی توجه بکند روز انحطاط او و اطرافیانش است
آن روزی که دولت ما توجه به کاخ پیدا کرد، آن روز است که باید ما فاتحه دولت و ملت را بخوانیم. آن روزی که رئیس جمهور ما خدای نخواسته، از آن خوی کوخنشینی بیرون برود و به کاخنشینی توجه بکند، آن روز است که انحطاط برای خود و برای کسانی که با او تماس دارند پیدا میشود. آن روزی که مجلسیان خوی کاخنشینی پیدا کنند خدای نخواسته، و از این خوی ارزنده کوخنشینی بیرون بروند، آن روز است که ما برای این کشور باید فاتحه بخوانیم.
یک موی شما کوخ نشینان بر همه کاخ نشینان ترجیح دارد
من شما طبقه گودنشینان را از آن کاخنشینان بالاتر میدانم؛ اگر آنها لایق این باشند که با شما مقایسه بشوند. من وقتی که در انقلاب میدیدم که یک پیرمردی از آن گودنشینها از آن منزل محقر خرابه بیرون میآمد و میگفت که ما با بچههایمان صبح که میشود میرویم برای تظاهرات، [مباهات میکردم]. یک موی شما بر همه آن کاخنشینها و آنهایی که در این انقلاب هیچ فعالیتی نداشتند، بلکه کارشکنی هم تا آن اندازه که میتوانستند میکردند و الآن هم هر مقدار که بتوانند میکنند، یک موی شما بر همه آنها ترجیح دارد؛ بلکه مقایسه یک موی شما با آنها نباید صحیح باشد.
تعدیل کنید خودتان را!
دولتها بفهمند که قدرت به این نیست که ظرف طلا باشد و ظرف نقره باشد، قدرت به این نیست که پردههای کذا باشد، بزرگی و عظمت به این نیست که پردههای کذا باشد و مبلهای کذا باشد از مال این ملت ضعیف! خود ملت توی این غارها زندگی بکند و شما در کاخهای دادگستری و در کاخهای نخستوزیری؟! تعدیل کنید خودتان را؛ اگر از خودتان شروع نکنید نمیتوانید اصلاح کنید.
روحانیت متعهد، به خون سرمایهداران زالو صفت تشنه
روحانیت متعهد، به خون سرمایهداران زالو صفت تشنه است و هرگز با آنان سرآشتی نداشته و نخواهد داشت. آنها با زهد و تقوا و ریاضت درس خواندهاند و پس از کسب مقامات علمی و معنوی نیز به همان شیوه زاهدانه و با فقر و تهیدستی و عدم تعلق به تجملات دنیا زندگی کردهاند و هرگز زیر بار منت و ذلت نرفتهاند. دقت و مطالعه در زندگی علمای سلف، حکایت از فقر و نهایتاً روح پرفتوت آنان برای کسب معارف میکند که چگونه در پرتو نور شمع و شعاع قمر تحصیل کردهاند و با قناعت و بزرگواری زیستند.
ملت آنها را سر جای خودشان بنشاند
ملت ما متوجه باشند که وقتی که مجلسشان یک مجلسی است که از طبقه متوسط است و توی این مجلس آن «دوله»ها و «سلطنه»ها و «سلطنتی»ها را نداریم و در دولت هم آنطور دولتهایی که افراد مرفه سرمایهدار کذا باشند نداریم، در ارتش هم آن افراد سپهبد و کذایی که املاک بیاندازه داشتند و آپارتمانهای چندین طبقه داشتند نداریم، این مملکت محفوظ میماند. آن روزی که هر یک از شماها را ملت دید که دارید از مرتبه متوسط میغلتید به طرف مرفه و دنبال این هستند که یا قدرت پیدا بکنید یا تمکن پیدا کنید، مردم باید توجه داشته باشند و اینطور افرادی که بتدریج ممکن است یک وقتی خدای نخواسته پیدا بشود، آنها را سر جای خودشان بنشاند. اگر ملت میخواهد که این پیروزی تا آخر برسد و به منتهای پیروزی که آمال همه است برسد، باید مواظب آنهایی که دولت را تشکیل میدهند، آنکه رئیس جمهور است، آنکه مجلس هست، مجلسی هست، همه اینها را توجه بکنند که مبادا یک وقتی از طبقه متوسط به طبقه بالا و به اصطلاح خودشان مرفه به آن طبقه برسد.
سرچشمه همه مصیبتهایی که ملتها میکشند این است که متصدیان امورشان از قشر اشراف باشد
سرچشمه همه مصیبتهایی که ملتها میکشند این است که متصدیان امورشان از قشر مرفه و از اشراف و اعیان ـ به اصطلاح خودشان ـ از آنها باشد. و آنها این طور هستند، اشراف و اعیان این طور هستند که تمام ارزشها را به این میدانند که آنجایی که زندگی میکنند بهتر از دیگران باشد، آن رفتاری که مردم با آنها میکنند، رفتار عبید با موالی باشد؛ تمام افکارشان متوجه به این مسائل است. باید حتماً چند تا پارک داشته باشد، چند تا باغ داشته باشد در شمیران، در تهران، در کجا، تا اینکه بشود یک نفر آدم ـ عرض میکنم که ـ نخست وزیر یا یک نفر آدم وزیر کذا. و اینها وضع روحیشان، به حسب نوع، وضع روحیشان این طور بود که چون قدرت را، تمام ارزشها را به قدرت میدانستند، تمام ارزشها را به قدرت مالی میدانستند، به قدرتهای دیگر میدانستند، در مقابل قدرت بالاتر از خودشان خاضع و عَبد بودند، در مقابل ضعفایی که قدرت ندارند، فرمانفرما و حکومت بودند.
این وضع طبیعی این است که یک قشر اشراف و اعیان ـ به اصطلاح خودشان ـ و مرفه به یک کشوری حکومت کنند و قابل اجتناب نیست این. وقتی حکومت آن طور شد، دیگر نمیشود این را کسی خیال کند که قابل این است که این با مردم چه جور باشد، از آنور با دولتهای خارجی چه جور باشد. مقابل آنها، از باب اینکه میدیدند آنها قدرتشان بیشتر است، خاضع بودند. هر جایی که توهّم میکردند که به قدرتشان یک قدرت بالاتری یک صدمهای بزند، مقابل او لنگ میانداختند و همه جور تواضعی میکردند؛ برای اینکه آنجا را به دست داشته باشند. به مردم هر چه گذشت، گذشت و هرچه خواستند، بکنند با مردم.
محمد
با سلام و تشکر از ماهنامه خوبتون و به امید اینکه توقیف نشه ؛لطفا تاریخ سخنرانی ومنبعی که میشه اون جمله ای رو که از امام ویا مقام معظم رهبری نقل می کنید رو هم پا ورقی بزنید بنده هر چقدر در خصوص فرمایشات حضرت امام که در صفحه ۶ ماهنامه تون اوردید گشتم چیزی پیدا نکردم.