شما اینجا هستید : خانه » آرشیو نشریه » شماره 14 » بعضی از مسئولان می‌گفتند «والفجر ۸» امکانپذیر نیست!

گفت‌وگو با سردار شریعتی فرمانده لشكر 31 عاشورا در دوران دفاع مقدس

بعضی از مسئولان می‌گفتند «والفجر ۸» امکانپذیر نیست!

چکیده بعضی از مسئولان می‌گفتند «والفجر ۸» امکانپذیر نیست! :

آقامحسن پس از چند بار ارسال پیغام‌های باواسطه این بار خود پای بی‌سیم آمد. اما خبری از آقامهدی نبود. کار جنگ گره خورده بود. لشکر 31 عاشورا مهم‌ترین خط عملیاتی را در بدر بر عهده داشت. هیچ کس نمی‌دانست در آن حال بر مهدی باکری چه می‌گذشت. هرکس که به او پیغام می‌داد که برگردد عقب، او هیچ سخنی نمی‌گفت. آقامهدی چه عهدی با دجله بسته بود که در سخت‌ترین شرایط حاضر نبود به عقب بیاید؟ شاید شرم داشت، با مشک‌های خالی سوی خیام برگردد. آن سوی دجله تیری بر پیشانیش نشست. او را سوار بر قایق کردند تا به عقب برگردانند اما پیکر آقامهدی نیز از برگشتن شرم داشت. خمپاره‌ای به قایقش اصابت کرد و او ابدی شد. پس از شهادت مهدی باکری فرمانده محبوب و شجاع لشکر 31 عاشورا در عملیات بدر، همه فرماندهان سپاه و لشکر به دنبال گزینه‌ای برای فرماندهی لشکر می‌گردند. انتخاب سختی‌ است. آقامحسن چندین جلسه با فرماندهان لشکر برگزار می‌کند. آخر سر به این نتیجه می‌رسند که«امین شریعتی» جوان لاغر اندام جنوبی فرمانده لشکر دلاور آذربایجانی‌ها شود. آقامحسن وقتی به او خبر می‌دهد که باید به لشکر عاشورا بروی و فرماندهی لشکر را به عهده بگیری، امین آقا تنها یک جمله می‌گوید: من بروم جای مهدی باکری؟! هیچ کس نمی‌توانست جای خالی مهدی باکری را پر کند. فرمانده‌ای محبوب و پرآوازه که آذربایجانی‌ها با نام او به خود می‌بالند. «امین شریعتی» به اجبار این مسئولیت را قبول می‌کند اما به قول خودش او در لشکر کاره‌ای نبود چرا که همه کاره لشکر شهید مهدی باکری بود. امین آقا تا مدت‌ها زیر تمام نامه‌ها می‌نوشت «امضا از طرف آقا مهدی»! در ادامه گفت‌و‌گو با سردار «امین شریعتی» را که تاکنون کمتر خاطره و گفت‌و‌گویی از وی منتشر شده است می‌خوانید:

بعضی از مسئولان می‌گفتند «والفجر ۸» امکانپذیر نیست!

متن کامل مطلب را در این شماره هفته نامه رمز عبور مطالعه فرمایید.

جهت خرید نسخه pdf این شماره به صفحه خرید اینترنتی مراجعه فرمایید.

ارسال دیدگاه


− 4 = یک

رفتن به بالا